یا حسین رمز ورود دل خوبان گردید

عشق او منشا ایمان بزرگان گردید

کربلا عرش خدا گشته به خون مشک فشان

او نگر سید و سرور به شهیدان گردید

ای تو مظلومترین حسن جمال هستی

تو شرف را به همان صبر و شجاعت بستی

مجتبی وصف تو در کسوت یاران خدا

نام تو باد حسن زینت جنت هستی

ای علی مرتضی ای بت شکن بالانشین

ای امام متقین ای تابش نور مبین

ای امیرمومنان ای سرور هر دوجهان

دست ما گیر ای خلیفه در زمین

ای زهره آفاق تویی ام ابیها

جبریل رساند به تو انبوه خبرها

بشکسته ز تو پهلو و جان سوخت ز آن سوز

ای فاطمه ای محور هستی ز تو تنها

ای رسول خاتم و ای رحمة للعالمین

ای تو الگوی جهان در آسمان و در زمین

ای که در معراج بگذشتی زهر جن و ملک

ای که اعجازت بود قرآن همان ختم مبین

آزادی در نظر انسان مدار ها واژه مقدسی است

زیرا آنان بر این تصورند که با آزادی می توانند به هرچه می خواهند دست یابند

اما این آزادی چگونه محدود می شود؟

این پرسش تاکنون بدون پاسخ مانده است

تنها جوابی که داده شده اینست که مرز آزادی هر انسان با آزادی انسان دیگر است

در واقع باید همه به خواسته های هم احترام بگذارند و چون این امری نشدنی است پس باید اکثریت را ملاک قبول

خواسته دیگران دانست

حال ملاک اکثریت چیست؟

چون تعداد نفرات بیشتر است از نظر قدرت زیادتر خواهند بود یعنی همان قانون جنگل

اما در نگاهی دیگر این آزادگی انسان است که او را در میان موجودات دیگر برتر ساخته و ملاک در این آزادگی بندگی

صاحب آفرینش است

انسان آزاده خود را تنها بنده خدا می داند و از کسی فرمان می برد که در بندگی خدا از او پیشی گرفته است

انسان آزاده فرمانبر خدا ، رسول خدا و ائمه هدی علیهم السلام می باشد و در زمان غیبت امام زمان علیه السلام

طبق نظر خود حضرت از ولایت فقیه فرمان می برد

آزاد و آزاده در یک نگاه کاملا متفاوتند زیرا یکی حاضر است بندگی هرکسی را بکند غیر خدا و دیگری حاضر نیست

جز خدا بندگی احدی نماید

آدمی در جنگی قرار دارد که دشمن در پیش رو را نمی بیند

حتی نمی شناسد

بالاتر آنکه باور نمی کند این ، دشمن است

این دشمن خطرناک ، خود آدمی است

خود یعنی ماهیتی که فقط غرایز حیوانی را دنبال می کند

این " خود " از شیطان تاثیرپذیر است

جنگ تمام عیاری در می گیرد

هدف خود دشمن ، نابودی خویشتن حقیقی انسان یعنی " روح " است

این جنگ هرچند پیدا نیست ولی آثار آشکاری دارد

مهمترین پیامد این جنگ پنهان درگیری ذهن و دل ، سرگردانی در اراده و پریشانی در عمل است

گاهی جای حس و حدس عوض می شود

بجای دیدن ، شنیده ام را با حدس تبدیل به دیدن می کنم

آنگاه شایعات در جای واقعیات قرار می گیرد

این خطری است که جامعه بشری را تهدید می کند

امروز ابزار الکترونیکی نیز به کمک آمده است تا حدس ها تصویرسازی شده به حس تبدیل شوند

جالب آنکه حق در چهره باطل و باطل در چهره حق ظاهر می شوند

داوری بر اساس جایگزینی حدس بجای حس خواهد بود

و اینگونه سگ  رها و سنگ بسته خواهد شد

اما منطق دین حتی در اجرای حدود اسلامی دیدن به چشم است

و مثل معروف ایرانی : شنیدن کی بود مانند دیدن

من دوست دارم

این دوستی ، هزینه دارد

بهای آن چیست؟

گاهی بهای دوستی خیلی سنگین است

یک عمر بهای دوستی دنیاست

دنیا یعنی ثروت ، قدرت ، شهوت و شهرت

آیا سرمایه عمر ، هزینه محبت دنیا خواهد شد؟

اندکی تامل و درنگ

ما دل خوشیم به اشک روان ز چشم

ما آتشیم فروزنده چون ز خشم

ما در ره حسین قدم با قلم زنیم

ما معرفت ز جنبش او برگرفته ایم

ما پرچم قیام به دنیا نشانده ایم

ما خون خود نثار ولایت نموده ایم

ما منتظر ز برای عدالتیم

ما تابع ولی فقیه زمانه ایم

ما اهل صدق و صفا و شهامتیم

ما در پی چشیدن شهد شهادتیم