|
هیهات نفی شرک - کفر - نفاق یک شنبه 5 آذر 1391برچسب:, :: 12:32 :: نويسنده : احمد هدایتی
باور نمی کنم این قدر آدمی از انسانیت دور شود چه می بینم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ صحنه های غریبی در حال وقوع است آیا آنچه صبح و ظهر عاشورا اتفاق افتاد برای ننگین شدن تاریخ بشریت کافی نبود؟ مصیبت در عصر عاشورا فحیع تر است آه هنگام اسارت می رسد شرم می آید زمین را از زمان
یک شنبه 5 آذر 1391برچسب:, :: 11:48 :: نويسنده : احمد هدایتی
وقت نماز است الله اکبر چه نمازی که با شهادت عجین شده آخرین لحظات و آنگاه شهادت ما هم به امام شهیدان اقتدا کنیم یک شنبه 5 آذر 1391برچسب:, :: 10:34 :: نويسنده : احمد هدایتی
یزید بر تخت شاهی نشسته و خود را خلیفه پیامبری می شناسد که علنا انکارش می نماید او برخلاف رویه پدرش که تظاهر به دین می نمود مشروب می نوشد و قمار می کند اکنون زمان امامت حسین بن علی علیه السلام است امام در مدینه است یزید امام را در تنگنای بیعت گرفتن قرار داده است تصمیم یزید کشتن امام است امام راهی خانه خدا می شود اهل کوفه در آستانه قیام هستند نامه ها برای دعوت از امام برای حضور در کوفه به دست امام رسیده است امام مسلم را راهی کوفه می کنند تا شرایط از نزدیک بررسی شود مسلم شرایط کوفه را مثبت ارزیابی کرده از امام می خواهد به کوفه بیایند یزید ، ابن زیاد را به کوفه می فرستد تا مانع آمدن امام شود در نینوا امام متوقف می شود ابن سعد با سپاهی سنگین برای بیعت گرفتن از امام حرکت می کند مذاکرات ابن سعد به نتیجه نمی رسد شرایط سختی ایجاد شده است بین شمر و ابن سعد بر سر فرماندهی سپاه رقابت است آب را بر سپاه امام بسته اند امام در محاصره است امام به صراحت اعلام می کند قرار است کشته شود از همه می خواهد سپاه را ترک کنند فقط 72 نفر می مانند روز عاشورا فرا می رسد روز واقعه شنبه 4 آذر 1391برچسب:, :: 18:45 :: نويسنده : احمد هدایتی
امشب چه شبی شب شهادت باشد در کرب و بلا دخت رسالت باشد
جمعند همه ملائک و اهل سماء هرچند که غربت امامت باشد
هرکس که خوش است گرد شمع مولا زیرا که چنین اهل ولایت باشد
عاشق شده ای تا که شناسی معشوق جان را بدهی تا که کنارت باشد
هردم نفسی تازه شود از قرآن فردا که شود تازه فدایت باشد
رفتند رفیقان نه چندان خالص ماندند شجاعان که شجاعت باشد
ای شاه شهیدان همه عصر و زمانه باشد نظرت تا که گدایت باشد شنبه 4 آذر 1391برچسب:, :: 18:34 :: نويسنده : احمد هدایتی
باورم نیست که فردا روز عشق بازی یاران خداست آیا روز عاشورا همان روز قربان است؟ خنجری که به دست ابراهیم نبرید فردا چه خواهد کرد؟ قربانی پیامبر در نزد خدا چگونه قربانی می شود؟ عجب حادثه ای در شرف وقوع است؟ وای مرا چه می شود؟ حدیث عشق من نمی توانم راوی حدیث عشق باشم باید حدیث عشق را از زبان زینب شنید باید گوش جان را باز کرد باید به کربلا رفت آری هنوز نوای جانسوز هل من ناصر ینصرنی را می شنوم
شنبه 4 آذر 1391برچسب:, :: 15:52 :: نويسنده : احمد هدایتی
محرم سال 61 هجری قمری ده روز از این ماه می گذرد وای جمعیت زیادی بیابانی را پوشانده اند از دینشان می پرسم می گویند مسلمانیم اهل شام هستند؟ نه از شهر دوستذاران علی " کوفه " آمده اند برای چه لباس رزم به تن دارند؟ آمده اند به استقبال مهمانی که برایش نامه دعوت فرستاده اند؟ استقبال با لباس رزم ، شاید برای اعلام آمادگی برای قیام بر ضد حکومت یزید باشد؟ نه نه نه این ها آمده اند تا برای مال و جاه ، فرزند پیامبر خود را به قتلگاه برند؟ آه روز واقعه چه روز تلخ و جانکاهی است
شنبه 4 آذر 1391برچسب:, :: 12:25 :: نويسنده : احمد هدایتی
تاسوعا با نام عباس گره خورده است نامی که نشان یک نام آور است او پرچم دار نهضت حسینی است او علمدار عاشوراست او آب آور کودکان و سقای تشنه لبان کربلاست او برادر حسین است او فرزند علی است او حامی دین خداست او اکنون به نظاره نشسته است تا مشتاقان کوی حسین را دریابد یا کاشف الکرب عن وجه الحسین اکشف کربی بحق اخیک الحسین شنبه 4 آذر 1391برچسب:, :: 11:22 :: نويسنده : احمد هدایتی
روزگار غریبی است انسان باید انسان باشد اما نمی تواند زیرا شیطان نمی گذارد و او باید با شیطان و مزدورش که در درون انسان قرار دارد مبارزه کند نفی شرک - کفر - نفاق عزت انسان در این مبارزه است و ذلتش : تسلیم و تاسوعا و عاشورا با این شعار عینیت یافت هیهات من الذلة درباره وبلاگ  آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
نويسندگان
|
|||
 |
تبادل
لینک هوشمند
